نیکی چو از حد بگذرد…

نوشته

اگر دو هفته هر شب به مدت ده دقیقه بنشینی اتفاقی رو که امروز برات افتاد و زیاد دوستش نداشتی روی کاغذ بیاری و هیجان و احساسی رو که تجربه کردی جلوش یادداشت کنی و بعد از خودت بپرسی آیا میشه به این موضوع از منظر دیگه‌ای نگاه کرد؟ 

باعث میشه حالت بهتر بشه

یعنی

بلاگ‌نویسی این قدرها هم کار عبثی نیست.

پ.ن.۱:

همین جوری که تست استیپو آر رو می‌خونم حس می‌کنم شخصیتم از همه نظر داغونه

پ.ن.۲: 

تجربه زیادم در طبابت رو عرض می‌کنم خدمتتون: هرگز کاری رو خارج از چارچوب وظایف و قوانین اقتصادی صنفی  انجام نده. ارزش کاری که کردی لوث میشه

نظرات 3 + ارسال نظر
نبات چهارشنبه 13 تیر 1403 ساعت 22:27

خ وایب خوبی بهم میدید..

نبات عزیزم دل به دل راه داره

گیل‌پیشی سه‌شنبه 12 تیر 1403 ساعت 21:47 http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام لیلی بانو جان. خوبید؟
واقعا وبلاگ تنها پناهگاه هست.
باهاتون موافقم. اما بقول رضوان بانو سخته.

سلام دخترم ممنونم . سخته خلاف طبع نیک عمل کردن

رضوان سه‌شنبه 12 تیر 1403 ساعت 12:00 http://nachagh.blogsky.com

نو شتن از روز مرگی ها شاید اندکی از بار روانی حوادث طول روز بکاهد.
<<نیکی که از حد بگذرد /نادان خیال بد کند>> .اینو مرتب همسر با سر نیزه تو مخ من فرو میکند ولی نمیدونم چرا عبرت نمیشه برام دیدن نتایج مهر ورزیدن هام نسبت به بعضی ها .کاش من نیز میگفتم <<مگه من لله فلانی ام>>

نوشتن عالیه. بی‌اندازه مهرورزیدن آسیب زاست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد