هدف از درد دل کردن صرفا بیان حالات درون است

اینجا باید موسیقی دلخواهم پخش می‌شد.

هدف از درد دل کردن صرفا بیان حالات درون است

اینجا باید موسیقی دلخواهم پخش می‌شد.

مستوک و چای من باش

بعد از ظهرها خسته و خواب آلوده‌ام. دلم نمی‌خواد از جام بلند بشم و کاری بکنم.دلم خلوت می‌خواد. خیلی سکوت و خلوت می‌خواد. یه چیزی شبیه توی کپرها زیر بارون اون سال جایی که دیگه یه شال پیچیدم دور گردنم و یه کلاه بافتنی پوشیدم و نشستم دم در به تماشای نبودن آدمها و شر شر قطره‌ها و بوی حصیر و خاک.مثل اون عصری که سال بلوا رو پشت میز کنار چای و مستوک می‌خوندم و بلبلهای خرما دور و بر پرچین سر و صدا می‌کردن. 

دلم یه همچین آرامشی می‌خواد که از هیچ نترسیدن به خاطر از دست رفتن همه چیز باشه.

 دلم ساده دلی و زودباوری می‌خواد.باور این که میشه دوست داشت و دوست داشته شد و شاید فقط  این که بلند شم و رو به روی خاطره‌هام بایستم و دلم نلرزه. 

نظرات 2 + ارسال نظر
نبات جمعه 2 آذر 1403 ساعت 21:07

جانا سخن از زبان ما میگویی..
من دلم سالهای قبل فارغ التحصیلی و حتی اینترنی مو میخواد. میدونین اونموقع حداقل به اینده «امید» داشتم و دلم خوش بود.. الان دگ امیدی نیس

نمی‌دونم چرا این قدر همه چیز بد شد. اون موقع موفقیت اون قدر نزدیک بود که دست دراز می‌کردم می‌گرفتمش

گیل‌پیشی جمعه 2 آذر 1403 ساعت 18:08 http://Www.temmuz.blogsky.com

دلم حال و هوای یه پیشی رو میخواد که زیر نور آفتاب ولو شده و تخت خوابیده

خیلی موافقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد