دائم دارم به این نکته فکر میکنم که نکنه واقعا بد باشم
پ.ن:
اومده درمونگاه میگه هر چی سعی کردم نوبت فلان دکتر رو بگیرم نشد اومدم خودت اون دارویی که برام نوشتی وبهتر شدم رو دوباره بنویسی تا برم دکتر … خوب دیگه صداقت رو به مرحله وقاحت نرسونید… ما کوووول ما نگاه
خانوم دکتر، حامی خودت باش. به خودت شک نکن.
خانوم دکتر، شما استادید و پزشک، من یک عدد بیسواد، دارم مثلا راهنمایی میکنم. ببخشید.
نه چه حرفیه خیلی هم حرفهای عمیق و دقیقی میزنید و جای تامل داره
زن بود؟مرد بود؟پیر بود؟جوان بود؟اینهمه سادگی و بی سیاستی؟وای.من به جای او شرمنده ام.
فداتون بشم یه خانم جوان بود و فکر میکنم شکهای خودم باعث این مشکل شده
چه جوری روشون میشه ؟! من بودم امتناع میکردم از ویزیت
خوب نباید زیاد حساس باشیم. راه رو برای اصلاح رابطه باز میگذاریم