ارزش زندگی؟
راستش من در اینمورد خیلی وقته سوال دارم. اولین بار هفده هجده سالگی جوابی که گرفتم این بود که ما نبودیم و تقاضامون نبود لطف اوناگفته ما میشنود. خیلی وقتها به ذهنم رسیده که زندگی ارزش خاصی نداره ولی گاهی وقتها هم به این فکر میکنم که پشت سر گذاشتن چالشها و این سیر تحول و تغییری که در درونم داره رخ میده و من رو هر روز آدم نوتری میکنه که عقایدش نسبت به قبل فرق میکنه و به سمت پختگی میره ( از دید خودم بهتر از قدیم ندیمای خودم شدم.) معنی و مفهوم و ارزش زندگیه. یعنی این سیر ارزش زندگیه مثل یک دوره دانشگاهی که آروم آروم پشت سر بگذاری و واحدا رو پاس کنی. زندگی اگه ارزشی داشته باشه در همین شکستها و پیروزیها و عوض شدنهای آدمه.
مفهوم انسانیت از این هم برام مبهمتره چون معتقدم حیوانها در خیلی از جنبهها از ما برترند؛ منتها اگر مهمترین ویژگی متمایز کننده آدم رو احتمال انتخاب خطا بدونیم ، انسانیت اون چیزیه که در لحظه مخیر بودن بین نیکی و بدی تو رو به سمت نیکی پیش میبره و از بدی دورت میکنه.
خانواده؟ اون نهادیه که ویژگی اصلی اون توانایی چشم پوشی از خطاهای اعضا و پذیرش دوباره اونهاست. یعنی این آغوش اطمینان بخش همیشگی که حتی اگر اشتباه کردی باز هم هست و تو رو میبخشه و میپذیره. البته منظور نهاد خانواده سالمه.
چرا یه انسان ازدواج رو انتخاب کنه؟ خوب جوابش بر میگرده به جامعه و قواعدش و موقعیتهای زندگی فرد. برای بعضی افراد ازدواج همون آغوش اطمینان بخش همیشگی میشه ، پناهگاهی که از رنج انزوا نجاتت میده و با قواعد عرفی جامعه منافاتی نداره ؛ برای یه عده هم که امکان این چنین تشکیل خانوادهای فراهم نمیشه قاعدتا ازدواج کارکرد روانی خودش رو از دست میده و حتی شاید به ضد ارزش تبدیل بشه چون آزادی فردی رومیگیره و باعث شکوفایی و تحول مثبت فرد هم نمیشه و فقط به گسترده تر شدن مشکلات دامن میزنه
خیلی خوب بود ممنون
نگاهتون رو دوست داشتم
ان شاالله زندگی موفقی داشته باشید همراه با سلامتی و شادکامی
به همچنین شما دوست عزیز و مهربونم