اگه قرار باشه من جملههایی که در اونها خودم رومورد انتقاد قرار نمیدم از گفتار ونوشتارم حذف کنم جز حمد و ثنا و مجیزگویی خودم چیزی نمیمونه. انگاری که تنها کسی که حق داره بعد از این همه زحمتی که برای فراتر رفتن از انتقاد عموم کشیدم من رومورد ارزیابی قرار بده خودم باشم و این خودافشایی مشمول همین قاعده میشه
این حمد و ثنای خود، یکی از مهمترین خصلتهای دنیاست که من سالها فقط آرزوشو داشتم و میگفتم بقیه چطور خودشونو دوست دارن که من دائم دارم خودمو سرزنش میکنم و به خودم ایراد میگیرم؟
خودمو لایق خوشبختی نمیدونستم
اصلا یه وضع فیجعا نابهنجار
اما از وقتی داروهای جدید رو شروع کردم و از عید شده روزی یک جمله تقدیر و سپلس از خودم مینویسم اوضاع بهتر شده
اما همچنان اهمال کاری سر جای خودش باقیه و نمیدونم چطور بندازمش دور
چه قدر عالی باعث خوشحالیه و امیدواری که این راه حل درمانی جواب میده. اهمال کاری بیشتر روان درمانی لازم داره