هدف از درد دل کردن صرفا بیان حالات درون است

اینجا باید موسیقی دلخواهم پخش می‌شد.

هدف از درد دل کردن صرفا بیان حالات درون است

اینجا باید موسیقی دلخواهم پخش می‌شد.

تپش تپش وای از تپش…

دارن یه بیمارستان خصوصی تو شیراز می‌سازن به اسم تپش و هر ثانیه یه پیامی میاد درباره‌اش. ازشون پرسیدم میگن هر سهم شش میلیارده :))))))))))) خدایی شماره ماها رو از کجا می‌گیرن؟ بعدش هم این پولها رو از کجا میارن بعضیا؟ البته لازم به ذکره برای روانپزشک هم سهام نمی‌فروشن . کلا کسی به فکر روانپزشکی نیست. البته بگم دلم خنک شد چون من پول اجاره مطب هم ندارم. :))

از اون طرف هم طرف مدام نگران استفاده از داروی ضد افسردگی بدبخت ماست بعد گالون گالون الکل می‌خوره…

می‌دونستین یه عده از آدمها بعد از آسیب مغزی غذاها رو خیلی با وسواس تهیه می‌کنن یا با آداب خاصی یا دنبال رستورانهای خیلی تجملاتی یا جاهایی هستن که غذاهای خیلی کمیاب بیاره. بهش میگن سندرم گورمند. خیلی درد بدیه واقعا ها. 

قبول باشه

چرا با چادر گل گلی برای ما نذری نمیارن؟

 دلم واقعا امروز شله زرد زعفرونی همسایه دوران بچگیمون رو می‌خواد که تو کاسه چهارگوش سبز بزرگه برامون میاورد...دلم اصلا با این دنیا خیلی قهره.

نمی‌تونم به عنوان فکر کنم.

در این لحظه دلم می‌خواست کشیک بخش روانپزشکی اطفال می‌بودم و توی استیشن مشغول بررسی کاردکس دارویی و بچه‌ها میومدن دم ایستگاه پرستاری شیطنت می‌کردن. الان حسی که به خودم دارم اینه که یه خرس عروسکی پلاستیکی هستم که قبلا توش شامپو بوده و حالا به خاطر قشنگی قوطیش دورش ننداختن...

ولی خوب شمال رفتن هم سخته

خیلی اعصابم خط خطیه. هر تعطیلی کوتاهی که با خانواده می‌گذرونم نتیجه‌اش همینه. الکی هم عصبانیم ها. از این که چرا تو آشپزخونه موندن و نمیان بنشینن کنارم یا این که به صدای کولر و‌پنکه گیر میدن یا از شام ایراد می‌گیرن یا کلا به هر واکنش دیگه که نشون میدن حساسم. دلم می‌خواد یه ویلا اجاره کنم تنهایی برم شمال یا هر جای دیگه که شد… هم چاق شدم هم دوباره پوستم خراب شده هم خیلی چیزای دیگه.